سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سر سجاده من عطر تنت

قبله گم کرده دلم

چشمانت کجاست...

خشک میشود وجودم

در این خشکزار

آبشار گیسوانت کجاست...

دیریست که در دلم میشکفد خیالت

و لیک نیست

سر سجاده من عطر تنت

وآن لطافت زیبای اندامت کجاست...

خاک شدم ..ذره وار

بر آغوش باد

تا که  و آیی نشینم پای گل

باد مرا برد

یارا آن نگاه چون بارانت کجاست...

گفتی زین جام مرا شرب مدام خواهد بود

سوخت دلم به غوغای خماری

وان جام مستانت کجاست..

میگذرد چون آب روان این لحظه ها

لحظه را با منی

من گم شدم..

نازنین آن رضای غزلخوانت کجاست....